قال علی علیه السلام: نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ.
>وصیتنامه شهید علیرضا قدمی
ما سوختگان که دل به دریا زدهایم؛ بر هستی دنیایی خـود پـا زدهایم؛ غم نیست اگر خانه خرابیم امروز؛ ما خیمه دل به دشت فردا زدهایم.
این یادداشت به عنوان وصیت اینجانب بوده و با امید آنکه به گونهای باشد که مورد رضای خداوند متعال قرار گیرد. بعد از هر حیاتی، مرگی است. هر کسی که متولد میشود مرگ را نیز با خود به همراه میآورد تا اجل فرا رسد. فاصله بین حیات و مرگ به درازای طول عمر است. لیکن به سستی باد، یعنی ساده ترین وسیله قادر است این حیات را از انسان بگیرد. از پشه نمرود گرفته تا یک تکه از مربعات نارنجک؛ گاهی اینها در کار نیست. شب خفتهای هنوز صبحگاهان از خواب بر نخواستهای که دنیا را وداع میکنی.
راستی حال که حیات انسان چنین است، پس چرا به سوی مرگ شرافتمندانه نرویم؟ حال که ملک الموت سراغ هر کسی میرود چرا او را نخوانیم تا در لحظات مناسب که مورد توجه خداوند هستیم سراغمان بیاید. شاید دو بیت شعری که در طلیعه وصیتنامهام نگاشتهام برای کسانی که میخواهند انتخاب کنند یا بخواهند در یک کلام شهید شوند زبان حال خوبی باشد.
آیا نه این است که باید دل به این دنیای فانی و گذرا نبست؟ دل به این حیات موقت دنیایی نبست؟ و چشم به افق دور و تابناک دشت فردا دوخت که جاودانه است و نعماتش همیشگی است نه در این شرینیهای کوتاه و زائل شدنی دنیا، همه شما تصدیق میکنید.
برادرم خواهرانم پدرم و مادرم و تو ای همسرم میدانید که این حرفها، حرف من نیست. حرف و سخن قرآن است، سخن رسول الله (ص) است، سخن علی (ع) و زهرا (س) است. سخن فرزندان زهرا(س) است و بالاخره کلام تک تک شهدای ماست که با حرکاتشان و شهادتشان به اثبات رساندند و با خونشان به ما گفتند که این دنیا فانی است.